روز از نو شد

 

سلام

دیدین یه وقتایی یه جمله ای تو سر هی تکرار میشه؟! امروز صبح این جمله مدام داره تو سر من میگه: "روز از نو، روزی از نو!"

معمولا من شنیدم وقتی یه شرایط منفی پیش میاد این جمله رو با اعتراض میگن: "دوباره روز از نو، روزی از نو!" در حالیکه مفهوم و پیام این جمله مثبته! حالا نمیدونم شاید من فقط اینطور شنیده باشم و شما طبق همون معنی اصلی و قشنگ خودش شنیده یا استفاده کرده باشین.

به هر حال حس خوبی دارم و بعنوان یک پیام مثبت پربرکت بهش نگاه می کنم. به قول معروف خوراک امروزمون رسید. امیدوارم که هر روز ما روزی نو باشه و بهترین روزی و بهره رو برامون به ارمغان بیاره.

در طول روز روی این جمله مراقبه کنیم ببینیم که چه پیام های دیگه ای برامون داره؟ و چه چیزهایی رو باید از نو شروع کنیم تا برکت نویی برامون داشته باشه؟!

این لحظه

 

فقط زمان حال است که وجود دارد و اگر این لحظه بگذرد، زمان حال دیگری به جای آن می آید که تا بی نهایت ادامه دارد. هدر دادن لحظه حال فعلی که زمان حال بعدی آن را مصرف می کند و سپس به یک "آن وقت" تبدیل می شود، به دلیل فقدان آگاهی است.


هر وقت خوش ...

 

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار

کس را وقوف نیست که انجام کار چیست

همین!

این هر وقت رو میتونیم تعمیمش بدیم به همه چی ...

هر وقت، برای هر کار خوب و مثبت و برای هرکسی که از دستمون برمیاد ...

تمرین محبت بدون توقع ...

یه جمله ای از یکی از مهمونای برنامه ماه عسل شنیدم در مورد عشق که میگفت: وقتی عشق در وجود و نهادت بشینه خود به خود جاری میشه و عمل میکنه ...

امیدوارم عشق در نهاد همه ما بشینه و عمل کنه



کفش تنگ

 

سلام

همه ما کم و بیش تجربه ی کفش تنگ داشتیم. حالا نه لزومن تنگ، کفشی که نو باشه تا بخواد جا بیوفته پا رو اذیت میکنه. منظور اصلی کفشی که ما باهاش راحت راه نریم و اگر هم میریم پامونو اذیت یا زخم میکنه.

تجربه و حس خوشایندی نیست. خیلی ناراحت کننده است. ولی بدتر از اون اینه که ما راهی داشته باشیم که این دردو نکشیم و باز هم توجه نکنیم و به خودمون آزار برسونیم.

این مثال کفش تنگ، موقعیتهایی در زندگی ما میتونه باشه که ازش رضایت که نداریم هیچ، داره مارو زخمی هم میکنه! تبعات این زخمی شدن آسیب های روحی و جسمیه. چون هر فشاری که به روان و درون ما وارد میشه اثرشو روی جسم هم میذاره ...

حواسمون باشه این موقعیتهارو شناسایی کنیم، بررسی کنیم، ببینیم باید باهاش چیکار کنیم؟

هر اتفاق و و رویدادی برای درس گرفتن ماست. اما ما گاهی بیش از حد در اون می مونیم. ولی زمانی میرسه که باید یه تصمیم بگیریم که این کفش تنگ دیگه پای مارو نزنه!

اون زمان و تصمیم برای شما کی قراره باشه؟


بهتر از قبل ...

 

لحظاتی در زندگی وجود داره که یه مکثی میکنی و یه نگاه کوچیکی به پشت سرت میندازی و میبینی چه خبر بوده و چه کردی! این نگاه ها خیلی لازمه، برای تجدید نظر، اصلاح، تقویت اعمال و رفتارمون ...

البته کسی که به همه کنش هاش آگاه باشه این کارو کمتر میکنه. ولی بطور کل برای همه ما لازمه. چون میزان آگاهیمون در هر زمانی فرق داره و ما کارهامون رو طبق آگاهیمون در زندگی انجام میدیم. یه زمانی کاری، فکری، حسی ... برامون خوب بوده و ازش نتیجه می گرفتیم و احساس رضایت می کردیم ولی وقتی آدم بزرگ میشه، حتی به اندازه ی یک روز، به اندازه ی یک تجربه، به اندازه ی یک حس ... بهتره حواسش به بلوغ روحیش باشه و به همون روال قبل عادت نکنه! همیشه راهی برای بهتر بودن و بهتر زندگی کردن هست ... کافیه که حواسمون باشه!


بازم عشق

 

سلام

حتمن شنیدین یا تجربه کردین که هر حال و هوایی باشی اتفاقات دور و برت رو هم طبق همون حال و هوا میبینی و تجربه می کنی. مثلن اگه یه روزی سطح انرژی پایین باشه اون روز حس و حال زیادی نداری بی حوصله ای و شارژت کمه کارهارو از روی وظیفه و تعهد و مسئولیت انجام میدی نه از روی عشق و دلشادی و برعکس روزایی که حسابی شارژی و مثبت و اوکی، سرحالی جنب و جوشت زیاده، خوش بینی و همه چیز زیباست. کم و بیش این حالتهارو همه ما تجربه کردیم.

الان منظور من از مطرح کردنش اینه که در هر حال و هوایی که باشی اتفاقات و افراد مشابه اون بیشتر به سراغت میان. و وقتی خودت هم طبق حس خوب و بدت عمل میکنی بازتاب هایی از همون جنس دریافت میکنی.

چند وقت پیش از همون حال خوبای خیلی مثبت داشتم. به دوستی که شرایط خوبی نداشت با کلام محبت آمیز صحبت می کردم و ... تا حال و هواش بهتر شد. همون موقع یه دفه بمب باران محبت شدم! از جانب چند تا دوست هم زمان، پیامک، ایمیل و تلفن مملو از عشق و محبت دریافت کردم. انقدر شگفت زده شده بودم که نمی دونستم کدومو جواب بدم. و متعاقب بهتر شدن حال همون دوست، خودم چند برابر عشق دریافت کردم. تجربه ی خیلی خیلی خوشایندی بود و روحم رو شاد کرد.



وقتی نگاه تغییر میکنه

 

سلام

تا حالا پیش آمده که به یک مسئله با 2 نظر متفاوت نگاه کرده باشین و بعد تفاوتش انقدر زیاد باشه که بگین این کجا و اون کجا؟ قاعدتن در یک نظر عدم رضایت وجود داره و در نظر دیگه رضایت! در یکی غم و در دیگری شادی، در یکی توهم و در یکی واقعیت ...

میدونین دلیل اصلی این تغییر نگاه چیه؟ میزان آگاهی ما نسبت به اون مسئله. آگاهی از هر نظر که باشه دید مارو تغییر میده. بستگی داره که ما چقدر پذیرش این آگاهی رو داشته باشیم و واقعن بخوایم که نظرمونو اگر منفیه، مثبت کنیم! بیشتر مد نظر من همین حالته. که از منفی به مثبت برسیم، با تغییر زاویه دید، یک دید فراسویی ...

برای من اخیرن پیش آمده که مسئله ای برام کاملن جنبه منفی داشته ولی وقتی همون مسئله رو از زاویه های دیگه دیدم و جنبه های مثبتش رو پیدا کردم دیدم که چقدر حس ام عوض شد!

کم نیستن اینطور مسائل در زندگی ما، این ما هستیم که بهتره کشفشون کنیم و میزان رضایتمونو از زندگی و آدم ها بالا ببریم!


برای خودتون

 

هر چند وقت یکبار یه فرصتی به خودتون بدین و در سکوت بشینین خلوت کنین و از تمام هیاهو و دغدغه ها دور بشین برای احیای درونی و کسب انرژی و ادامه ی زندگی ... وقتی امتحان کنین و نتیجشو ببینین حتمن در برنامه ثابت زندگیتون قرارش میدین.


خداروشکر

 

سلام

صبح داشتم یه سری اتفاقات و درس های گذشته زندگیمو مرور می کردم و دیدم که چقدر خدا هوامو داشته و به موقع به دادم رسیده که شاید اون لحظه به اندازه ی الان درک نمی کردم که چقدر دارم حمایت و کمک میشم ... پیام امروزمو صرف شکرگزاری گذاشتم که بیایم بطور خاص بخاطر تمام نعمتهای خدا در هر جنبه ای از زندگیمون ازش تشکر کنیم و حق بندگی رو بجا بیاریم ...

خدایا شکرت

تغییر

 

من آمادگی دارم تا تغییری تازه را در زندگی ام ایجاد کنم.

ای بخشنده مهربان! تو را سپاس که به من آمادگی ایجاد تغییری تازه در زندگی ام عطا کرده ای.


تحول

 

من در جریان تحول و رشد الهی قرار دارم.

خدای بزرگ! سپاسگزارم که این درک را به من عطا کرده ای تا بفهمم زندگی من یک آینه است و انسان ها در زندگی ام آینه ی خودم هستند. این بینش به من مجال رشد می دهد و متحولم می کند.


راه درست

 

من آگاهانه و با اقتدار، راه درست زندگی ام را انتخاب می کنم.

ای هدایت کننده ی بی نظیر! سپاسگزارم که به من آگاهی و اقتدار داده ای تا راه درست زندگی ام را انتخاب کنم.


اراده خدا

 

همه زندگی ام در احاطه اراده خدای تواناست.

تو خدای توانا، در همه امور زندگی ام نقش داری.

من این حقیقت را با کمال میل می پذیرم و به خاطر می سپارم.



شناخت خود

 

سلام

نمیدونم چقدر روی شناخت خودتون از جنبه های مختلف کار کردین و آشنایی دارین! مثلن اینکه من بدونم چه توانایی هایی دارم، چه استعدادهایی دارم، چه اخلاقایی دارم، در موقعیت های مختلف نحوه رفتارم چطوریه ... این کار حسن های زیادی داره:

  • تکلیفمون با خودمون و زندگی مشخص تره! همینطور با دیگران
  • از تکرار خطاها و اشتباهات جلوگیری میشه یا بهتر بگم پیشگیری میشه
  • نقاط مثبت تقویت میشه
  • نقاط منفی اصلاح و بازبینی میشه
  • عملکرد متفاوت میشه
  • آرامش حس و تجربه میشه
  • و در نهایت میزان رضایت از خود و زندگی هم چند برابر میشه.

میدونین که رضایت در زندگی خیلی مهمه. رضایت حسیه که توام با اون آرامش و انگیزه هم میاد. توصیه من به شما اینه که وقت بذارین و روی شناخت خودتون کار کنین.

وفای به قول

 

من به تمام قول ها و وعده هایم عمل می کنم.

تو ناشناختنی عزیز، به من یادآور می شوی تا به قول ها و وعده هایم جامه عمل بپوشانم.


خیرخواهی زندگی

 

من به خیرخواهی زندگی اعتماد می کنم.

خدایا شکرت که به من قدرت داده ای تا بتوانم به خیرخواهی زندگی اعتماد کنم.



از این خوشتر

 

سلام به همه شما مهربانان

من بعضی روزها گاهی یه سری به حافظ می زنم و چند بیتی میخونم، حس خوبی بهم میده. امروزم همینکارو کردم و فقط یک مصرعشو براتون مینویسم فکر میکنم برای پیام روزمون کفایت کنه.

امیدوارم که با هر نیت و ذهنیت و فکری که گذرتون به اینجا افتاده براتون خیر باشه ...

که نقشی در خیال ما ازین خوشتر نمی گردد ...


بی نظیر باش

 

آنچه هستی، هدیه خدا به توست

آنچه می شوی، هدیه تو به خداست

پس بی نظیر باش!

چون بی نظیر خلق شدی


عشق الهی

 

در قلب من عشق الهی جریان دارد

خدای بخشنده متشکرم که به من قلبی عطا کرده ای که در آن عشق جریان دارد


محدودیت

سلام

هیچکس از این واژه و معنیش خوشش نمیاد و تا اسمش بیاد انگار درون آدم متلاطم میشه احساس زندانی بودن میکنه! از کوچکترین نوعش بگیر تا ... نمونه هاشو زیاد دیدیم! اما از دل همین محدودیت خیلی وقتها ثمرات زیادی حاصل میشه.

حتمن این اصطلاح دقیقه 90 رو شنیدین! خیلی کارها در این دقیقه انجام میشه. مثه درس خوندن شب امتحان که فقط چند ساعت وقت داری به نتیجه برسی ولی همون حکم دقیقه 90 رو داره ... مثه اینکه یهو بفهمی قراره با کسی برای همیشه خداحافظی کنی و فقط میتونی از لحظات آخر نهایت استفاده رو میکنی، یا وقتی سلامتیت به خطر میوفته و زندگی و عملکردت محدود میشه دنبال این هستی که زودتر به شرایط قبل برگردی و و و اینها کم و بیش مصداق های محدودیت هستن.

از گفتن اینها هدفم اینه که اکثر ماها به دید منفی محدودیت رو نگاه میکنیم ولی وقتی در شرایطی قرار بگیریم که محدود باشیم از حداکثر توان فکری و حسی و عملیمون استفاده میکنیم. خوبه که در لحظه آگاه باشیم و از عمر و زندگیمون نهایت بهره رو ببریم.


خود را باش

 

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

انقدر گویاست که توضیح نمی خواد.

در هر کاری فکری حسی ... اول یه نگاه به خودمون بندازیم بعد به دیگران ...

همه چیز به خود ما برمیگرده