۵ جمله خوب و ۷ جمله بد برای کودکان:

 


کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: “بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید.” اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: “خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید.” این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است.

با کودکان چگونه رفتارکنیم؟

۱) خـودت تـصـمـیم بگیر:

کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: “بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید.” اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: “خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید.” این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.

۲) من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم:

اگر می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.

۳) از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی:

اگر کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلا ً به او بگویید: “صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار سردرد شوم” و از او بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.

۴) احساس تو را درک می کنم:

وقتی کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می گوید: “از تو متنفرم” یا “خیلی بدی.” این تنها جملاتی است که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.

۵) آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای:

افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می گویند: “عدالت را رعایت کنید و منصف باشید” و این جملات زمانی مطرح می شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم “انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی”!

ادامه نوشته

چگونه به کودکمان گوش دهیم؟

 



ساده، آرام ولی محکم!

  • کودکان با واژه‌ها و کلام والدین‌شان به دنیا وصل می‌شوند.
  • آنها این واژه‌ها را در ذهن‌شان ثبت کرده و برای بیان احساسات و عقاید‌شان و هرآنچه می‌خواهند به کار می‌برند.به هر شکلی با آنها حرف بزنیم با ما حرف خواهند زد. این رابطه از یک جایی باید دو طرفه شود. اگر آنها را نشنوید شما را نمی‌شنوند. مراحل زیر به شما کمک خواهند کرد تا از نظر کمی و کیفی به یک ارتباط مناسب با کودکتان دست یابید.
  • به‌طور مرتب باکودکان گفت‌وگو کنید.
  • هرروز وقتی را به این کار اختصاص دهید. حتی اگر این وقت فقط ۵دقیقه هنگام خوابیدن کودک باشد. مدت زمان صحبت‌کردن می‌تواند متغیر باشد اما جای آن باید در برنامه روزانه شما مشخص باشد.
  • برای صحبت کردن قرار بگذارید.
  • وقتی کودک با شما می‌خواهد صحبت کند یا به‌طور غیرشفاهی اشاره می‌کند که چیزی او را آزار می‌دهد، در اسرع وقت به‌طور خصوصی با او خلوت کرده یا برای صحبت کردن با او قرار بگذارید. به‌خصوص اگر مجبورید وقت گفت‌وگو را به تأخیر بیندازید وقت خاصی را مشخص کنید: «الان وقت مناسبی نیست، ولی امشب درست بعد از جمع کردن ظرف‌های شام می‌توانیم توی اتاقت صحبت کنیم». بعد از تعیین قرار بد قولی نکنید.
  • تمام توجه‌تان را به او جلب کنید.
  • به بقیه افراد خانواده بگویید که مزاحم نشوند. به یک جای خلوت و ساکت بروید و طوری عمل کنید که انگار تا ابد می‌خواهید گوش کنید. همانقدر که برای دوستان خود که برای مشورت نزد شما آمده‌اند وقت می‌گذارید، برای کودکان خود نیز وقت بگذارید.
  • سر صحبت را باز کنید.
  • گاهی شروع صحبت برای کودکان مشکل است. پس سر صحبت را با جملاتی نظیر «خب چی شد» یا «بگو‌از چه ناراحتی» باز کنید. ولی هر چه این جملات اختصاصی‌تر باشند مؤثرترند. برای مثال ممکن است بگویید: «وقتی امروز از مدرسه اومدی خانه، خیلی ناراحت به‌نظر اومدی. می‌خوای راجع به اون با من حرف بزنی». اگر کودک نشان داد چیزی در مدرسه اتفاق افتاده اما او حالا نمی‌خواهد راجع به آن صحبت کند به او القا کنید که آزاد است و می‌تواند در فرصت دیگری این کار را انجام دهد.
  • به کودک اجازه صحبت کردن بدهید.
  • وقتی صحبت را آغاز کردید از مهارت‌های خود استفاده کنید تا مکالمه را زنده نگه دارید. افراد بالغ معمولا تمایل دارند راه‌حل‌هایی پیشنهاد دهند و حتی برای کودکان نطق کنند. در برابر این وسوسه‌ها مقاومت کنید. از پرسش‌ها برای افزایش اعتماد کودک و به حرف کشیدن او استفاده کنید؛ «بعدش چی شد؟»، «اون چی گفت؟»و… . از جملاتی استفاده کنید که همدردی شما را می‌رساند: «شرط می‌بندم که خیلی ناراحتت کرد»، «اگر کسی با من این کاررو کرده بود، خیلی عصبانی می‌شدم» یا حتی کلمات کوتاهی نظیر «چه‌بد!» یا «عجب!» می‌توان مکالمه را ادامه داد. سعی کنید حرف‌های کودک را به‌خودش برگردانید تا شما را با بخش بیشتری از احساساتش شریک کند. این روش را چندین سال پیش «دکتر کارل راجرز» برای روان‌شناسانی که با افراد بالغ کار می‌کردند طراحی کرده است. بعدها این روش برای کودکان نیز مورد استفاده قرارگرفت.

ادامه نوشته

ده فرمان برای کودکان امروز و بزرگان فردا:

 

فرمان اول:

تو صاحب جسمی خواهی شد.

فرمان دوم:

تو درسهایی را فرا خواهی گرفت.

فرمان سوم:

اشتباهاتی در کار نیست،فقط درسهایی است و بس.

فرمان چهارم:

هر درس آنقدر تکرار می شود تا یاد گرفته شود.

فرمان پنجم:

آموختن درسها پایانی ندارد.

فرمان ششم:

(آنجا) بهتر از (اینجا) نیست.

فرمان هفتم:

دیگران صرفا آئینه های شما هستند.

فرمان هشتم:

اینکه از زندگی چه بهره ای می گیرید ،به خودتان بستگی دارد.

فرمان نهم:

پاسخ های شما در درونتان است.

فرمان دهم:

تو،تمام اینها را فراموش خواهی کرد.


طرز تربیت والدین معتدل، مسامحه کار ، مستبد

 




طرز تربیت والدین معتدل

_ درک متقابل

_انتقاد پذیری متقابل.

_ احترام متقابل.

_ اعتماد متقابل.

_ مثبت اندیشی متقابل.

_ توجه و علاقه ی متقابل.

_ همدلی،همراهی،همفکری کردن با فرزندانمان در تمام امور.

_شنونده ی خوبی بودن برای حرف های یکدیگر.

_ تعهد به همکاری و مشارکت متقابل برای حل مسائل و مشکلات.

_ بیان احساسات و اندیشه به جای سرکوب کردن و پنهان کردن آن بصورت متقابل.




طرز تربیت والدین مسامحه کار

_ امتیاز استفاده از اتو مبیل خانواده به طور مرتب.

_پرداخت پول بیش از حد نیاز و متعارف.

_یادآوری مستمر ساعات امتحان یا ملاقات های فرزندشان.

_ انتخاب لباس،جمع و جور کردن تما وسائل و خرده ریزه های او.

_عدم تحویل هر گونه مسئولیتی.

_فراهم آوردن وسائل و نیازهای او فقط برای تفریح به هر شکل ممکن.

_آزاد گذاشتن فرزند در ایجاد ارتباط با همه غیر همجنسان خود.(با نظارت کامل)

_بیدار کردن او در صورتی که ساعت شماطه دار دارد.

_اجازه دادن به وی که هر ساعتی دوست داشت به خانه بیاید.

طرز تربیت والدین مستبد

_ از عملکرد نوجوان یا جوان خود به شدت انتقاد میکنند.

_ پیوسته متوقع و تهدید کننده هستند.

_ با پاداش دادن یا مجازات کردن در مقام سلطه جویی بر فرزند هستند.

_ دخالت آمرانه در امور درسی.

_ دخالت آمرانه در تعیین نوع لباس و آرایش مو.

_ احترام نگذاشتن به فرزند.

_ پیوسته نگاهی منفی به او داشتن.

_ قدرت تفکر و رویاهای او را به تمسخر کردن.


طرز تربیت فرزندان در خانواده سالم و ناسالم

 



در خانواده های ناسالم:

_ وظیفه فرزندان مراقبت از پدر و مادر است.

_ پیام ها: ابهام انگیز و منجر به حدس و گمان می شوند.

_ فرزند خجالت زده است و خود او با رفتارش به اشتباه گرفته می شود.

_ هیچ کس حد و مرزی ندارد.

_ احساسات تحمل نمی شوند،سر کوب می شوند.

_ بچه ها،معلم و راهنمای خود هستند.

_ توقع از بچه ها بی تناسب با سن و سال آنها است.

_ بچه ها به طور مرتب تنبیه و طرد می شوند.

در خانواده سالم:

_ وظیفه والدین مراقبت از فرزندان است.

_ پیام ها روشن و قابل درکند.

_ فرزندان همیشه دوست داشتنی هستند.

_ مرزهای شخصی محترمند.

_ احساسات تحمل میشوند.

_ پدر و مادر،معلم و الگو هستند.

_ توقع از فرزندان در حد حد رشد آنهاست.

_ در خانواده ی سالم،بچه ها به طور متوسط تمجید و تشویق می شوند.


والدین در رابطه با تربیت فرزندانشان چه کارهایی نباید و باید انجام دهند

 

کارهایی که نباید انجام دهیم عبارتند از:

1)آزادی افراطی. 5)ارزیابی منفی.

2)تربیت سهل انگارانه. 6)طرد کردن.

3)انحصار طلبی. 7)کنترل خصمانه.

4)مداخله گری. 8)تبعیض گذاشتن.

کارهایی که باید انجام دهیم عبارتند از :

1)آزادی معتدل. 7)حمایت عاطفی.

2)تشویق به معاشرت. 8)فرزند محوری.

3)تشویق به تفکر. 9)اختصاص بودجه.

4)ارزیابی مثبت. 10)آزادی احساسات.

5)مشارکت. 11)آگاهی از بلوغ.

6)ابراز محبت. 12)قبول اشتباهات.

والدین در رابطه با تربیت فرزندانشان چه کارهایی نباید و باید انجام دهند

کارهایی که نباید انجام دهیم عبارتند از:

1)آزادی افراطی. 5)ارزیابی منفی.

2)تربیت سهل انگارانه. 6)طرد کردن.

3)انحصار طلبی. 7)کنترل خصمانه.

4)مداخله گری. 8)تبعیض گذاشتن.

کارهایی که باید انجام دهیم عبارتند از :

1)آزادی معتدل. 7)حمایت عاطفی.

2)تشویق به معاشرت. 8)فرزند محوری.

3)تشویق به تفکر. 9)اختصاص بودجه.

4)ارزیابی مثبت. 10)آزادی احساسات.

5)مشارکت. 11)آگاهی از بلوغ.

6)ابراز محبت. 12)قبول اشتباهات.

۱۷راهکار برای مشکلات نوجوانان:

 

1- شناخت شخصیت نوجوان:
ما والدین با شناخت ویژگی‌های دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروزعکس‌العمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.

۲- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):
از موثرترین روش‌های تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجادوحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.

۳- ایفای نقش راهنمایی بجای دستوری:
در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است ازخودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است وبرای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که ازعواقب تصمیم خودش مطلع شود.

۴- آموزش:
مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع می‌باشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطراب‌هاینوجوانی آموزش‌های لازم در مورد بلوغ، دوست‌یابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت،برنامه‌ریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.

۵- برقراری رابطه دوستانه وعاقلانه:
ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجادمی‌کنیم.

۶- اعتمادسازی:
باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شوداو برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه می‌کند.

۷- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:
ما والدین با تنظیم ساعات کار خود وبسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباط‌های کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.

۸- تاکید بر محبت و پرهیز ازخشونت:
ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق وعلاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین می‌نماید و اگربافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در اوشود.

۹- الگوهای رفتاری والدین:
نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکیداست.

۱۰- پرهیز از مناقشات خانوادگی:
خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحث‌ها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.

۱۱- گوش دادن:
با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او باعلاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرف‌های نوجوان رمز ارتباط موثر بااوست.

۱۲- تکیه بر نقاط قوت:
با مشاهده ی برخی ضعف‌ها، نوجوان راتحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسه‌اش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعف‌هایش قوتش را تجلی بخشیم.

۱۳- انتظار به اندازه:
با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.

۱۴- اجازه خطا کردن به‌ نوجوان بدهیم:
نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.

۱۵- مشورت بانوجوان:
نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را تحمل کرد و بامشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.

۱۶- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:
همان‌گونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشورباشد.

۱۷- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:
نوجوان را همانطور که نشان می‌‌دهد بپذیریم نه ‌آن‌طور که در رویا و تخیل خود تصور می‌کنیم و بدانیم اگر نوجوان درخانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد می‌گیرد خودش را آن‌طور که هست بپذیرد.