درگاه غربي مدخل : در ورودي بزرگ نامبرده ، که در خارجي بوده ، رو به مغرب و متوجه پلکان بزرگ ميباشد. در طرفين دروني جرزهاي درگاه غربي ، تقريباً در بلندي دو متر از کف ، دو پيکر حيوان بزرگ که بدن ودستهاي آنها شبيه به اعضاي گاو و سرشان مانند سر شير ميباشد، حجاري شده است .
درگاه شرقي : درگاه دومي که دروني بوده بطرف شرق واقع است . جرزهاي اين درگاه داراي دو گاو بالدار با سر انسان است و تاجي هم بر سر دارند. اين نقوش بالدار تقليدي است از مجسمه هاي دروازه پايتختي که سارگن ، پادشاه آشور، در حدود 712 ق . م . پس از ترک نينوا، پايتخت قديم آشور، در 15کیلومتری شرقي شهر موصل ساخته است .
آپادانه (آپادانا) يا بارگاه : در جنوب سردر بزرگ، بفاصله 50 متر، ساختمان ستون داري آشکار و نمايان است که موسوم به کاخ آپادانَه يعني کاخ بار عام ميباشد. تمام ساختمان بار عام نامبرده ، اکنون داراي 13 ستون ميباشد، و بوسيله دو پلکان دوطرفي شمالي و شرقي ، به آن وارد ميشوند. دو پلکان نامبرده ، يکي پلکان کهنه است که بسمت شمال متوجه ميباشد، ديگري پلکان نوپيدايش است که در سوي خاوري (شرقي ) ساختمان واقع است و شرح آن زير عنوان «پلکان نوپيدايش » بيايد. ديوار پيش بست پلکان کهنه ، به نقوش چندين تن از نمايندگان ملل مختلف ، مزين و آراسته ميباشد. ساختمان آپادانَه عبارت بوده از يک تالار چهارگوشه مرکزي ، و چهار ايوان بشکل راست گوشه که هر يکي از ايوانها 12 ستون و خود تالار مرکزي 36 ستون ، در 6 رديف داشته است .
ستونهاي بارگاه آپادانَه (آپادانا): بلندي ستونهاي آپادانَه نزديک به 18 متر و قطر پاي آنها دو متر است . قسمت بالاي ستونها مرکب از سه جزء است : اول سرستون اصلي ، دوم قسمت مارپيچ دوگانه ، سيم تنه دو گاوي که پشت به پشت داده اند.در بالاي تمام ستون هاي تالار مرکزي ، همين نوع مجسمه گاو بوده ولي روي ستون هاي ايوان شرقي مجسمه دو شير و در بالاي ستون هاي ايوان غربي ، مجسمه دو گاو بدون قسمت مارپيچ دوگانه و سرستون اصلي بوده است . در ماه شهريور 1312 ه' . ش .، چهار لوح زرين و سيمين از گوشه هاي شمال شرقي و جنوب شرقي تالار مرکزي آپادانَه به دست آمده است که روي همه آنها عبارتي به يک مضمون ، به سه خط ميخي پارسي و عيلامي و بابلي نقر گرديده و ترجمه آنها بدين قرار است :
ترجمه لوحها: داريوش ، شاه بزرگ، شاه شاهان ، شاه کشورها، پسر وشتاسپ هخامنشي . داريوش شاه گويد: اين است کشوري که من دارم ، از سکستان آن طرف سغد، از آنجا تا کوشا (حبشه )، از هندوستان تا سارد (ليدي )، که اهورمزدا، بزرگترين خدايان ، به من داده است . اهورمزدامرا و خاندان مرا نگهداري کند.
پلکان نوپيدايش : در جانب شرقي ايوان شرقي کاخ آپادانه ، باز دو پلکان دوطرفي نمودار و مشهور به پلکان نو ميباشد که در آبان ماه 1311 ه' . ش . کشف گرديده است . دور ديوار پلکان رديف جلو، صورت 8 تن سرباز نيزه دار پارسي و مدي ، نقش گرديده و پشت سر آن ها، در هر دو سوي ، صورت شيري که گاوي را ميدرد با يک رديف درخت سرو ديده ميشود. در سمت راست ديوار پيش پلکان رديف دوم چندين تن از سران سپاه و بزرگان لشکر و سربازان ويژه شاهي ، و کماندار و نيزه دار نمايان است . در قسمت چپ ديوار پيش بست پلکان نوپيدايش ، در 23 مجلس پيکر وتصوير نمايندگان ملتهاي تابعه خشيارشا نقش گرديده است . اين نقوش صورت ملل باجگذاري هستند که در عيد نوروز، باج و پيشکشهاي خود را آورده ميخواهند به پيشگاه اعليحضرت خشيارشا، شاه تواناي آن زمان که سرور 31 کشور باجگذار بوده تقديم نمايند. پلکان نوپيدايش قرينه آن که در سمت شمال بارگاه آپادانه واقع است ، طبقکتيبه اي که در ديوار پيش بست آن نقر گرديده از بناهاي خشيارشا ميباشد. تا پيش از پيدايش لوحهاي زرين و سيمين نامبرده در بالا، بارگاه آپادانه به کاخ خشيارشامشهور بود، ولي سپس ثابت گرديد که فقط پلکانهاي دو سمت بارگاه بفرمان خشيارشا ساخته شده و خود کاخ از بناهاي داريوش بزرگ بوده است . رجوع به کاخ آپادانا شود.
بارگاه صدستون : در مشرق کاخ آپادانه ساختماني موجود است بنام کاخ صدستون که دومين کاخ بار، و عبارت است از يک تالار و يک ايوان در شمال آن . در اين ساختمان هيچ کتيبه اي ديده نميشود، ولي بناي آن از خشيارشا بوده است و طبق کتيبه خط بابلي ، اتمام و به پايان رسيدن آن توسط اردشير اول هخامنشي پسر خشيارشا بوده است .
ساختمان تالار صدستون : اين تالار بشکل چهارگوشه و داراي يک صد ستون تمام سنگي در ده رديف بوده و اکنون پاستونهايش بجاي خود باقي ميباشد. در چهار ديوار تالار صدستون هشت در و 36 پنجره و طاقچه سنگي دارد، وبين آنها ديوارهاي آجري بوده که فعلاً خراب شده است .
درگاههاي شمالي صدستون : در چهار جرز دو درگاه شمالي آن ، چهار بار مجلس بارشاهي را نشان ميدهد، در بخش بالا شاهنشاه روي کرسي شاهانه نشسته و در جلو او دو عودسوز گذارده شده ، پس از آن يکي از بزرگان کشور ايستاده گزارش ميدهد. زير کرسي شاه پنجاه تن از نگهبانان پارسي و مدي هم ايستاده اند.
درگاههاي شرقي : در درون دو جرز يکي از دو درگاه شرقي ، شاه با گاو کوهي ، و دردرگاه ديگر با شير بالداري که پنجه عقاب و دم عقرب و يک شاخ نيز دارد، در جدال ميباشد. اين جانور را ميتوان به خداي بدي يعني اهريمن تعبير نمود که شاه ازطرف اهورمزدا با او ميجنگد.
درگاههاي جنوبي : در داخل هر يک از چهار جرز اين دو درگاه باز چهار مجلس بار ديده ميشود، يعني شاه با عصاي سلطنت روي کرسي نشسته است . در اينجا کرسي شاهانه روي تختي قرار دارد. در پائين کرسي شاه پيکر 14 تن از نمايندگان ملتهاي تابع ايران در سه رديف ايستاده اند. در بالاي تخت پشت کرسي ، يک تن از بزرگان کشور نمايان و چتري بالاي سر شاه نگه داشته است . در بالاي سر شاه نيز يک رديف شير و دو فروهر بزرگتري بوده و اکنون به زمين افتاده است .
درگاههاي غربي : جرزهاي دو درگاه غربي شاه را نشان ميدهدکه با ديو بالداري که داراي سر شير و يک شاخ است ميجنگد.
ايوان کاخ صدستون : اين ايوان که تاريخ پيدايش جديد آن مهرماه 1315 ه' . ش . بوده در امتداد شمالي کاخ نامبرده واقع و شکل راستگوشه را دارد. در سمت شرق و غرب اين ايوان ، دو بدنه سنگي که مرکب از سنگهاي سياه صيقلي است موجود، و روي هر يک گاو بزرگي ايستاده وسر و تنه آن شکسته و به زمين افتاده است . ايوان شمالي نامبرده داراي 16 ستون مانند ستون هاي خود تالار بوده است . قسمت بالاي ستون ها مرکب بوده از سرستون و قسمت مارپيچ دوگانه و دو حيوان نشسته پشت به پشت داده که داراي تنه گاو و سر انسان با ريش دراز ميباشند.نيمي از سرستون شبيه به ستونهاي نامبرده که در کاخ سه دروازه به دست آمده براي نمايش آثار دوران هخامنشي به موزه ايران باستان در تهران برده شده است .
مدخل دوم : در جلوي ايوان کاخ صدستون ساختمان سنگي مختصري نمايان است که داراي تنه ستونهاي بزرگي ميباشد.يکي از سرستونهاي آن که عبارت از دو گاو نشسته پشت به پشت داده است موجود و بزرگي و طرز ساختمان آن باعث بسي حيرت و شگفتي انگيز ميباشد. سرستون نامبرده درسال 1315 ه' . ش . بهمت آقاي دکتر «اريک اشميت » به يکي از تالارهاي بزرگ تخت جمشيد حمل و براي حفاظت و نمايش در آنجا گذارده شده است . رجوع به کاخ صدستون شود.
کاخ سه دروازه : در جنوب شرقي کاخ بار عام داريوش (آپادانه ) ساختمان تقريباً چهارگوشه اي پديدار است . در شمال و جنوب آن دو ايوان و چند اطاق بنا شده است . ساختمان مرکزي کاخ سه دروازه مربع و داراي چهار ستون بوده و هر يک از ايوانها دو ستون داشته و کف اين کاخ پست تر از کف آپادانه و تا زاويه جنوب شرقي ساختمان هديش امتداد دارد. هرچند در کاخ سه دروازه کتيبه اي ديده نشده ولي از طرز ساختمان آن معلوم ميشود که از بناهاي داريوش اول و در حدود 515 - 512 ق . م . ساخته شده است .
پلکان دوطرفي کاخ سه دروازه : در سمت شمال اين کاخ دو پلکان در راست و چپ ساخته شده و شماره هر يک 30 دانه و در بالاي ديوار پيش بست آنها نرده سنگي با کنگره هاي خيلي زيبا وجود دارد. در بخشهاي خارجي نرده هاي پلکانها سه نيزه دار پارسي و مدي و سپس شيري که گاوي را ميدرد نمايان است . ديوار پيش بست ايوان شمالي اين کاخ درهر دو طرف آراسته به چهار تن نيزه دار و کماندار ميباشد. در دو سمت نيزه داران مجدداً شيري گاوي را ميدردو در بالاي اينها نقوش سربازان ديده ميشود.
ايوان شمالي سه دروازه :اين ايوان بشکل راستگوشه و داراي دو ستون تمام سنگي است که پا و سرستون يکي از آنها هنوز باقيست . در جلوي اين ايوان نرده اي با کنگره هاي سنگي موجود است و درهر طرف آن نقوش سربازان پارسي حجاري شده است .
تالار مرکزي کاخ سه دروازه : پشت ايوان شمالي ، تالاري است چهارگوشه و سقف آن روي چهار ستون برقرار بوده است . اين تالار در شمالي و شرقي و غربي داشته است . در دو جانب دروني جرزهاي درگاه شرقي تالار، داريوش اول روي سرير نشسته و خشيارشا وليعهدش در پشت سر او ايستاده است . سرير شاه روي تختي قرار دارد که 28 تن از نمايندگان ملتهاي مختلف پائين تخت را روي دو دست نگه داشته اند. جرزهاي دو درگاه شرقي و جنوبي تالار مرکزي نامبرده آراسته به نقش داريوش اول ميباشد و دو تن از غلامان هم در دنبال او روانند.و در بخش بالاي درگاه نيز نقش فروهر که در حالت پرواز ديده ميشود حجاري شده است .
ايوان جنوبي کاخ سه دروازه : در جنوب تالار مرکزي ، ايواني است چهارگوشه و داراي دو ستون سنگي مانند ستون هاي کاخ صدستون کمي کوچکتر بوده و اکنون پاستونهاي آن ها بر جاي خود باقي است . در سمت جنوب ايوان ، پلکان کوچک و ظريفي از سنگ سياه وجود دارد که ظرافت حجاري آن ، توجه عموم جهانگردان را به خود جلب نموده است . در طرف خارج نرده هاي کنار پلکان ، سربازان نيزه دار پارسي منقوش گرديده و در طرفين دروني اين نرده ها، مستخدمين و غيره از پلکان بالا ميروند. پلکان نامبرده براي نمايش صنايع دوره هخامنشي به تهران برده شده است . رجوع به کاخ سه دروازه شود.
عمارت آئينه يا کاخ تچرا: پس از گذشتن از سمت جنوب کاخ آپادانه ، از جانب جنوبي آن و جنوب غربي کاخ سه دروازه ، ساختمان سنگي تقريباً سياه رنگي نمودار است و اکنون مشهوربه تالار آئينه ميباشد و کف آن به اندازه سه متر ازکف بارگاه داريوش بلندتر است . نام حقيقي کاخ آئينه بموجب کتيبه اي که در جرزهاي درگاه جنوبي تالار مرکزي آن نقر گرديده تچرا يعني قصر زمستاني بوده است ، بعلت آنکه در سه سوي در و پنجره دارد و از بامداد تا شام آفتاب از سه طرف در آن ميتابد. ساختمان تچرا طبق دوکتيبه موجود در آن از بناهاي داريوش بزرگ ميباشد.
پلکان غربي کاخ تچرا:در سمت غرب اين کاخ ، پلکاني است دوطرفي که در دو طرف داخل و خارج نرده هاي کنار آن ، باز نمايندگان ملتهاي باجگذار، تحف و پيشکش هاي خود را آورده ، با راهنمائي دربانان پارسي و مدي از پلکان بالا ميروند. بناي اين پلکان طبق کتيبه اي که در وسط ديوار پيش بست پلکان ديده ميشود از اردشير سوم هخامنشي ميباشد.
تالار شمالي کاخ تچرا: اين تالار بشکل چهارگوشه و داراي چهار ستون بوده است .در جلو يکي از درگاههاي آن سنگي بشکل مکعب راستگوشه برپاست و روي آن غلامي نقش گرديده که در يک دست هوله و در دست ديگر عطردان دارد.
تالار مرکزي تچرا: تالار مرکزي همانند تالارهاي ديگر چهارگوشه و دوازده ستون در سه رديف داشته و در چهار ديوار 6 در و 8 طاقچه و 4 پنجره سنگي دارد و دور گيلوئي هر پنجره و طاقچه کتيبه اي به سه خط ميخي پارسي و عيلامي و بابلي نوشته شده و ترجمه آنها از اين قرار است : اين گيلوئي سنگي پنجره در خانه شاهي داريوش ساخته شده است .
ايوان جنوبي : در امتداد جنوبي تالار مرکزي ايواني است بشکل راستگوشه و شماره ستونهاي آن 8 و در دو رديف کار گذارده شده بوده است . ايوان نامبرده تا دو طاقچه شرقي و غربي آن بنابر کتيبه اي که دور آنهاست از بناهاي داريوش اول ميباشد، سپس خشيارشا دو پايه سنگي که يکي از آنها شکسته و به زمين افتاده ، بر دو گوشه جنوب شرقي و جنوب غربي ايوان افزوده است . رجوع به کاخ تچر شود.
تپه مرکزي : در طرف غرب ساختمان سه دروازه و مشرق کاخ تچرا تپه بلند و مرتفعي پديدار است که سطح آن از تمام نقاط روي تخت بلندتر است . سطح اين تپه تقريباً چهارگوش و به ويرانه هاي برجهاي بابل مانند است . احتمال قوي ميرود که تپه نامبرده خرابه بناي مخصوص عبادت و پرستش ساکنين صفه تخت باشد. در جنوب تپه مرکزي فضاي مسطحي است که از مشرق و مغرب منتهي ميشود. جرز و پلکان دوطرفي داراي حجاريهاي زيبا و اين دو پلکان طبق کتيبه اي که در ديوار آن است از بناهاي خشيارشا ميباشد.
کاخ کوچک خشيارشا يا هديش : هديش يا عمارت نشيمن واقعاست در جنوب شرقي تچرا و جنوب تپه مرکزي . ساختمان هديش مرکب است از يک ايوان شمالي و تالار مرکزي و دو تالار شرقي و غربي . هر يک از اين دو تالار 4 ستون داشته و پاستونهاي آن هنوز سر جاي خود باقيست و اطاقهائي نيز در راست و چپ اين دو تالار ساخته شده و شماره هر يک سه ميباشد. کاخ کوچک خشيارشا و تمام منضمات آن برحسب کتيبه هائي که روي پايه هاي مکعب شکل ايوان و در جرزهاي درگاههاي شمالي و شرقي و غربي نقر گرديده از بناهاي خشيارشا پسر داريوش اول است و نامش در کتيبه هاي نامبرده «هديش » يعني جاي نشيمن گفته شده است و گمان ميرود در حدود 475 ق . م . بنا شده باشد.
ايوان شمالي هديش : در تمام امتداد شمالي کاخ کوچک خشيارشا ايواني ساخته شده است بشکل راستگوشه که داراي 12 ستون در دو رديف بوده است . در دوگوشه شمال شرقي و جنوب غربي اين ايوان ، دو پايه سنگي برپا است و در روي هر يک کتيبه اي به سه زبان پارسي و عيلامي و بابلي بفرمان خشيارشا نوشته شده است .
تالار مرکزي کاخ کوچک خشيارشا: از جاي ستونهائي که در تخته سنگهاي کف تالار نمايان است معلوم ميشود اين تالار 36 ستون در شش رديف داشته و تماماً در هنگام آتش سوزي (حريق) از طرف اسکندر مقدوني تبديل به آهک شده و بتدريج ريخته است . در چهار ديوار اين تالار 5 در و قريب 20 طاقچه و پنجره بوده است . در داخل پنجره ها صورت کارکناني که هر يک به کاري مشغولند حجاري شده است . از بودن اين نقوش ميتوان پي برد که اين عمارت حرمسراي خشيارشا بوده است . دو در تالار مرکزي به ايوان شمالي باز ميشود و در جرزهاي آنها خشيارشا با دو غلام که چتري بالاي سر شاه نگه داشته اند از تالار بيرون مي آيند. دو در تالار به اطاقهاي شرقي و غربي و يک در آن هم به مهتابي جنوبي باز ميشود و جرزهاي اين دو در باز مزين به نقوش شاه و دو غلام است ، اما در اين جا هر سه داخل تالار ميشوند. رجوع به کاخ هدش شود.
بناي اردشير سوم : بنائي در مغرب ساختمان هديش و جنوب حياط جنوبي کاخ آئينه ديده ميشود که فقط داراي چند تنه ستون سنگي و يک ديوار شمالي تقريباً ببلندي 2متر ميباشد و دو پلکان کوچک هم در دو انتهاي ديوار وجود دارد. ديوار شمالي نامبرده ، مزين و آراسته است به نقوش سربازان و پاسبانان پارس و سرلوحه به يک خط و زبان که مضمون هر سه آنها يکي است و از مفاد آنهاچنين معلوم ميشود که اين بنا و دو پلکان کوچک ، از بناهاي اردشير سوم ميباشد.
عمارت جنوب شرقي يا حرمسراي خشيارشا: برابر گوشه جنوب غربي بارگاه صدستون ، و جنوب شرقي کاخ سه دروازه ،ساختماني در پست ترين سطح صفه نمايان است که مشهور به کاخ جنوب شرقي ميباشد، در سال 1311 ه' . ش .، از طرف آقاي پرفسور «ارنست هرتسفلد» نماينده دانشگاه شرقي شيکاگو، از روي نقشه پيشين در روي پيهاي اوليه بنا شده است . ساختمان نامبرده که نيز معروف به حرمسراي خشيارشا ميباشد، از بناهاي داريوش بزرگ بوده است و بعداً خشيارشا آن را از طرف شمال و مغرب وسعت داده وسرسراي بين اطاقهاي طرفين را وسيعتر کرده است ، چنانچه اين تغييرات از دو جور بودن کف سرسرا و ايوان و طاقهاي مسکوني بانوان و خانواده سلطنت معلوم ميگردد.
ايوان شمالي کاخ جنوب شرقي : در بخش شمالي حرمسراي يادشده ايواني است بشکل راستگوشه و داراي 8 پاستون از سنگ سياه رنگ شفاف ميباشد وروي آنها از قرار معلوم ستونهاي چوبي نصب بوده است .
تالار بزرگ حرمسرا: پشت ايوان شمالي تالار بزرگي واقع است و شکل راستگوشه را دارد. اين تالار داراي 12 پاستون از سنگ سياه و صيقلي ميباشد و در سال 1312 ه' . ش . نيز، هنگام تعمير آن تنه و سرستون هاي آنرا بدستور آقاي پرفسور هرتسفلد مانندستون هاي زمان خشيارشا از چوب ساخته اند. در جرزهاي درگاههاي شمالي و جنوبي تالار بزرگ، صورت شاه با دو غلام حجاري شده است و چنين مينمايد که شاه و غلامان از درگاه جنوبي وارد، و در درگاه شمالي از تالار خارج شده از اندرون بطرف کاخ بار ميروند. در درگاههاي شرقي وغربي ، خشيارشا بسمت نمايندگي از طرف اهورمزدا با دواهريمن که ، در يک درگاه ، هيکل شير بالدار با اعضاي مختلف و در درگاه ديگر، بشکل شير است در جدال ميباشد. در جنوب تالار مذکور، حياط خيلي کوچکي ديده ميشود واين حياط باقي عمارت حرمسرا را از تالار بزرگ و ايوان شمالي جدا ميکند. در کاخ جنوب شرقي هيچگونه کتيبه اي ديده نميشود، ولي در سال 1311 ه' . ش .، هنگام برداشتن خاکهاي درون آن ، لوح سنگي از زير خاک آوار به دست آمده که خشيارشا خود را معرفي کرده و خلاصه اي از کرده هاي خود را نوشته است .
نويافته ها: از سال 1314 ه' . ش . در جنوب شرقي صفه تخت ، از طرف آقاي دکتر هاريک اشميت ، کاوش و خاکبرداري شده و در نتيجه آن ساختمان هاي زيادي با ديوارهاي خشتي و پاستونهاي سنگي و حجاريهاي ظريف و ممتاز کشف گرديده ، و بنام ساختمان هاي خزانه مشهور گشته است ، از آن جمله حياطي است که در اطراف آن ، تالارهاي بسيار و راهروهائي ديده ميشود.
حياط نوپيدايش : اين حياط در ميان ساختمانها واقع و در چهار طرف آن 4 ايوان ساخته شده است . در دو ايوان شرقي و جنوبي حياط نامبرده ، دو مجلس حجاري برجسته باشکوهي بدرازاي 29/6 متر و به بلندي 70/2 متر به ديوارهاي آنها نصب است . در هر يک از حجاريها در ميان ، داريوش بزرگ هخامنشي ، روي تخت نشسته ، و در پشت سر او پسرش خشيارشا ايستاده است و در عقب او رئيس کيش و آئين آن زمان و اسلحه دارباشي داريوش ، و بعد دو تن از نگهبانان پارس ايستاده اند. در جلوي تخت شاه يک تن از بزرگان کشور، مشغول عرض گزارش و در پايان اين مجلس باز دو تن از نگهبانان با تجهيزات ديده ميشوند.
تالار صدستون نويافته : يکي از تالارهايي که در نزديکي حياط نويافته نامبرده کشف شده و بزرگي آن شگفت انگيز ميباشد، تالاري است راستگوشه که داراي 100 ستون در دو رديف پنج در بيست بوده و پاستونهايش مرکب از دو سنگ چهارگوشه و گرد است و فعلاً وجود دارند. از توي اين تالار، دو وزنه از سنگ مرمر سياه به دست آمده و روي هر يک از آنها کتيبه اي به سه خط ميخي پارسي ، عيلامي و بابلي کنده شده و ترجمه آن بدين قرار است : داريوش شاه بزرگ، شاه شاهان ، شاه کشورها، شاه اين زمين ، پسر گشتاسب هخامنشي .
گمان ميرود اين دو وزنه سنگي از وزنه هاي واحد مقياس بوده و در خزانه دولتي هخامنشي بايگاني ميشده است ، مانند متري که امروز در کشور فرانسه در «آرشيو ناسيونال » ضبط است .
تالار 99 ستون : در جنوب کاخ صدستون و تالار صدستون نوپيدايش ، تالار ديگري پيدا شده که داراي 99 ستون در دو رديف 11 در 9 بوده و پاستونهاي آنها که از دو سنگ روي هم تشکيل يافته است ، هنوز برجاي خود باقي ميباشد.
آب انبار سنگي : در مشرق صفه تخت قدري بالاتر از ابنيه نويافته ، در پاي کوه کنده شده است . چون در بالاي تخت ، آب به اندازه کافي نبوده ، ناگزير اين آب انبار را در آنجا درست کرده و آنر از آبهاي حاصله از برف و باران جريان يافته از همان کوه ، پر مينموده اند و در بيشتر مدت سال آب آن را به مصرف ميرسانيده اند. راه آبي نيز در بالاي کوه در سنگ کنده شده است که آب مختصري از دره پلواررود، نزديک استخر آمده ، بوسيله همين مجرا بر روي صفه تخت ميرسيده است .
دخمه ها (مقبره ها): در بالاي کوهي که تخت جمشيد در دامنه آن واقع است مقبره هائي براي آخرين شاهان هخامنشي ، در سينه کوه ساخته شده است که معروف به دخمه ميباشند. يکي از دخمه ها در شمال و ديگري در جنوب کوه و يکي هم در جنوب تخت جمشيد در پيش آمدگي همان کوه است که ناتمام ميباشد. نماي دخمه ها از دو بخش روي يکديگر تشکيل يافته است : پائين نما شکل ايواني را مينمايد که سقف آن روي چهار ستون قرار گرفته است ، بالاي سقف ايوان تختي ديده ميشود که 28 تن از نمايندگان ملتهاي باجگذار، در دو رديف افقي آن را روي دو دست نگه داشته اند و روي تخت سرير سه پله اي و يک آتشدان موجود است و شاه روي سرير ايستاده و دست راست خود را بسمت آتشدان دراز کرده مشغول عبادت ميباشد. دخمه شمالي متعلق به اردشير دوم هخامنشي ، و دخمه جنوب شرقي به اردشير سوم ، و دخمه جنوبي کوه که ناتمام مانده ، متعلق به داريوش سيم آخرين پادشاه هخامنشي است که پيش از اتمام آن مغلوب اسکندر گرديد.
برج و بارو: طرف شرق صفه تخت جمشيد، که چسبيده به کوه است ، دو ديوار داشته ، يکي در پاي کوه و قدري پائين تر از آب انبار، و ديگري ديواري بوده که دور کوه مي گشته است . ميان اين دو ديوار فضاي خيلي بزرگ سراشيبي ديده ميشود، بهمين جهت بنائي غير از چند برج و پاسدارخانه در آنجا ساخته نشده است .
مدت آبادي تخت جمشيد:براي تمام مدت آبادي تخت جمشيد نميتوان مدت معيني را قائل شد، بعلت آنکه چهار تن از شاهان هخامنشي ، مانند داريوش بزرگ و خشيارشا و اردشير اول و اردشير سوم ، هر کدام يک يا چند ساختماني را بنا نهاده اند. همين قدر ميتوان گفت که در مدت 189 سال يعني از آغاز بناي آن که توسط داريوش بزرگ در 520 ق . م . بوده ، تا سوزاندنش در سال 331 ق . م . که به دست اسکندر مقدوني انجام گرفته ، آباد بوده است .
شهري در جلو تخت جمشيد بوده و نام آن پارس و به يوناني پرس پليس يعني ايرانشهر بوده است . در برزن شمالي شهر، يعني در دره شمالي پائين تخت ، درگاه سنگي ديده ميشود که در جرزهاي آن ، صورت دو چاکر حجاري شده است . در سمت غرب برزن شمالي شهر، در جلگه زير راه شوسه ، يک آستانه در و دو جرز سنگي درگاه و چند ساختمان و پاستون پديدار است . در جرز اين درگاه صورت يک مرد و يک زن در حال عبادت نقش گرديده است . در جنوب و جنوب غربي پائين تخت ساختمان هاي زياد و پاستونهاي بزرگ، مانند پاستونهاي روي تخت ، به انضمام آستانه هاي سنگي کشف گرديده است . احتمال دارد ساختمان هاي نامبرده متعلق به درباريان و بزرگان پارس بوده باشد.